کیوریتور به مثابه مترجم،۱۴-۱۶ دی ۱۳۹۷
پرسش این که امروز کیوریتوریال در پهنه هنر و فراتر از آن چه فعالیت هایی میتواند داشته باشد، در سال های اخیر و با تمرکز بر گذار از محدوده نمایشگاه به حیطه پژوهش و تولید دانش، مناظرات و بررسی های متعددی شکل داده است. برای درک و کشف تواناییهای جدید و در حال گسترش کیوریتوری و یافتنظرفیتهای پویای آن، دوره دوم سمپوزیوم کیوریتوریال تهران، مفهوم "ترجمه" را به عنوان کنشی واسطه ای و یا میانجی گر بررسی کرد. با به کنار هم آوردن کیوریتور ها، هنرمندان، پژوهشگران، و فعالان فرهنگی با پیشینه های متفاوت، این سمپوزیوم زمینه ای را برای یک تمرین خود کاوش گرایانه در فکر کردن به کیوریتوریال به مثابه تمرینی ترجمه پذیر ایجاد کرد.
Tehran Curatorial Symposium #2
Curator as Translator, 4-6 January 2019
The question whether curatorial can operate beyond the field of art has been debated and studied with a focus on the transition from curating to curatorial in the recent years. To understand and explore new and developing abilities of curatorial and its performative capacities across different fields, this edition of Tehran Curatorial Symposium explores the notion of 'translation' as a mediating task. Bringing together curators, artists, scholars and cultural practitioners from different backgrounds, this symposium created a platform for exercising a self-reflexive process of thinking about the curatorial as a translational practice while unpacking the questions on authorial voice of translator/curator.
سمپوزیوم کیوریتوریال تهران بخشی ازپروژه پژوهشی کیوریتوریال، بهعبارتدیگر میباشد. این پروژه قابلیتهای کیوریتوریال را از طریق هنر معاصر و در بستر پرچالش جهانی کاوش میکند.
پروژه سمپوزیوم کیوریتوریال تهران توسط فرشته موسوی؛http://www.mmoossaavvii.com درسال ۱۳۹۶ و با همکاری مرکز فرهنگی هنری چارسو (تاسیسسال ۱۳۷۵، فضاییمستقلبرایآموزشهنر) زیر مجموعه برنامه راهیتازه شکل گرفته است. https://charsoohonar.com/
گپس در راستای سمپوزیوم کیوریتوریال تهران #۲ نمایشگاه «ولی ما اهرامی برجای نمیگذاریم» را ارائه داده است. گپس سال ۲۰۱۶ با همکاری سوفیا کورالزآکرمن (مادرید، اسپانیا)، گلنوش حشمتی (تهران، ایران) و فلاویا پرستینینزی (رم، ایتالیا) شکل گرفت. .https://gapscuratorial.tumblr.com
سمپوزیوم کیوریتوریال تهران #۲ با حمایت سخاوتمندانه بنیاد مجیک او پرشیا, موسسه فرهنگی هنری چارسو و حمایتهای مردمی برگزار شد.
امیلی پِتیک )مدیررایکسآکادمی، آمستردام) از تفکراتش در مورد مسئله ترجمه و کیوریتوری، که در برنامهای به ریاست او در شوروم لندن (از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸) مطرح شده، گفت. او در این برنامه شماری از آثار هنرمندان را که نمونههای مختلفی از تبادل و همکاریدر کنش ترجمانی هستند معرفی کردو بخشی از کارهای این هنرمندان نمایش داده شد;وندلین ون اولدنبورگ: چپ به شب،اوریل اورلو:تاج بر علیه مافوق ولارنس ابو حمدان: خود آزادی بیان.
Emily Pethick (General Director, Rijksakademie)shared some thoughts via Skype on questions of translation in relation to the curatorial through the programme that she directed at The Showroom in London (2008-2018), where she was involved in commissioning several artists’ productions that developed different models of collaboration and exchange. Wendelien van Oldenborgh: From Left to Night, Uriel Orlow: The Crown Against Mafavuke, Lawrence Abu Hamdan, The Freedom of Speech Itself.
دکتر ناصر فکوهی )نویسنده و مترجم، استاد دانشگاه تهران)، در سخنرانی خود با عنوان "حباب ها، جزیره ها و دریای آشوب زده. گزینشگری: مرزهای آزادی و آمریت" درباره «گزینشگری محتوایی» صحبت کرد. انقلاب اطلاعاتی با امکاناتی که در تولید و انتقال و مبادله میان حوزههای شناخت و زبانها به وجود آورد، در کمتر از دو دهه، دریایی آشوبزده را ایجاد کرد که تا مدتی گمان بر آن بود که موتورهای جستجو و نوآوریهای ساختاری آنها میتوانند راهحلی برای آن باشند. در این میان آنچه نام «گزینشگری محتوایی» به خود گرفته است و می توان آن را از حوزه هنر به سوی تمام حوزه های دیگر هدایت کرد، در صورتی که بتواند خود را از سلطه سرمایه و بازارهای هنجارمند شده و قانونی همچنان که بازارهای خشونت بار و آشوبزده آن خارج کند، شاید بتواند به مثابه یک بدیل جدید مطرح شود.
Dr. Nasser Fakouhi, (writer and translator, lecturer, University of Tehran) in his speech titled “Bubbles islands and the turbulent sea, Curation: the limits of liberty and authoritarianism” spoke about curating as a process of content selection.The cyber revolution with the possibilities of producing, transmitting and exchanging cognitive and language spheres in less than two decades created an agitated sea that, for some time, one thought that search engines and their structural and cognitive innovations could be a solution to it. Meanwhile, what has come to be called "Content Curation" and can be directed from the field of art to all other domains, if it is able to derive itself from the domination of capital and normative markets as well as violence, maybe be a new alternative.
کتایون آریان، (پژوهشگر٬ کیوریتور و نویسنده ) "درباره کنشگری کیوریتوری و نقش تاریخ و بایگانی" صحبت کرد و از کار و گرایشهای کیوریتوری خود و ارتباط موازی میان نقش تاریخ، کار بایگانی، کنشگری و جنبش دکولونیال یا ضداستعماری سخن گفت. نگاه او به فضایی بود که در آن عمل ترجمه به مثابه کنکاشی همگانی برای تفکرات گوناگون شکوفا میشود. او همچنان از «هم گویی» در زمینه مسائل و دیدگاههای رشته نوظهور «کیوریتینگ به نوعی دیگر» صحبت کرد.
Katayoun Arian, (Researcher, Curator and Writer) spoke on “Regarding Curatorial Activism, the Role of History and Archive” giving an insight into her curatorial practice and interests, while drew parallels between the role of history, archival practices, activism and the decolonial turn. Her views of the space in which the act of translation unfolds as an open forum for different voices,helped to trigger ‘polylogues’ about the problems and prospects of an emerging field of ‘curating otherwise’.
"A Manifesto against Nostalgia”, Performance by Giulia Crispiani & Golrokh Nafisi
"ما اهرامی برجای نمیگذاریم" جملهای برگرفته از مقاله «فضایپسماند» نوشته رِم کولهاس، معمار و تئوریسین هلندی، و فراخوانی است به بازنگری وسوسه انسان در بهجای گذاشتن ردپای خود در جهان. هدف گروه گپس از انتخاب این مجموعه آثار هنری، مخاطب قراردادن و به بحث گذاشتن موضوع تولید هنر معاصر در ارتباط با اشیاء، ساختمانها، شهرزیستی و روابط اجتماعی است که روزانه بیشازپیش گذرا و مهجورمیشود و سوال اصلی این است که این امر چگونه میتواند ارتباطات اجتماعی، هویت فردی و جمعی را تحت تأثیر قراردهد. عبارتی که برای عنوان این نمایشگاه انتخاب شدهاست، به عمد با حرف ربط «ولی» آغاز میشود تا وسیلهای باشد برای برانگیختن گمانهپردازی درباره آنچه پیش ازاین سخن ازآن رفت: اثرگذاری برای دستیابی به یک پتانسیل دست نخورده.
این پروژه، در راستای موضوع نسخه دوم سمپوزیوم کیوریتوریال تهران ، فعالیت خود را آغازکرد و به کار پیرامون اینموضوع ادامه خواهدداد. هدف آن است که این پروژه یک ابزار کیوریتوریال کُنِشی باشد برای هنرمندان، کیوریتورها و عموم مردم تا دریابند چگونه خود را با این رشته کار همگام سازند.اهرام در اینجا نماد مستقر و پابرجا، ناپویا و درجا، عظیم و کهن، پایا و ماندنی است تا دریابیم آیا همچنان، مانند گذشتگان، میخواهیم و میتوانیم پیرامون خود ردپایی از خود برجای بگذاریم. برای رسیدن به پاسخ، ما تنها به آثار هنری ارائه شده بسنده نمیکنیم، بلکه تجزیه و تحلیل فرآیند تولید، در جریان بودن، بحث و گفتمان در این باره نقش بزرگی در دستیابی به پاسخ دارد. این نمایشگاه همزمان با گشایش محل برگزاری آن با رویکر دیک مرکز هنری آغاز میشود. این تغییر و تبدیل در یک محیط مدنی، نمونهای از پدیدهه ایی است که برداشت ما از زمان و مکان را از نو شکل میدهد. بنابر فضاهای بومی، ارتباطات و هویت اجتماعی و فردی، قصد این پروژه واکاوی تأثیر تغییراتی این چنینی است.
Inspired by a quote from the 1998 essay Junkspaceby architect and theorist Rem Koolhaas, But We Don’t Leave Pyramidsis an invitation to reconsider the human impulse to leave a permanent trace upon the world. Through a series of contemporary artworks, the project aims to re-address and collectively discuss how contemporary products such as objects, buildings, urbanism, and arts are increasingly becoming short-lived and obsolescent, and how this might affect social relations and collective and individual identities. The title intentionally begins with the conjunction ‘But’ to spark speculation upon that which may have come before; it operates as accessing point of an unexploited potential.
In conjunction with Tehran Curatorial Symposium#2: Curator as Translator, this exhibition acts as a performative curatorial device for participating artists, curators and public to explore how to situate oneself in their fields and in relation to their history. Pyramids are here proposed in connection with ideas such as ‘established’ - ‘static’ - ‘colossal’ - and ‘permanent’, to understand if it’s still in our intentions or possibilities to permanently leave any marks in our surroundings. This main interrogation will be responded not only by the presented artworks but also by analyzing the processes of production, circulation, and debates around them. The exhibition coincides with the inauguration of its venue as a local art center from its previous residential use. This transformation of urban environment is one example of an ever-increasing phenomenon that reshapes our understandings of place and time. This project explores the effects of such formal and functional changes upon local environments, human relations, as well as social and individual identities.
But We Don’t Leave Pyramids
Giulia Crispiani & Golrokh Nafisi
Hamed Dehqan
Jean- Baptiste Ganne
Farnaz Gholami
Esther Merinero
Farshad Xajehnassiri
Curated by GAPS
In conjunction with Tehran Curatorial Symposium #2
4 January - 12 April 2019
Viewing: Mondays to Fridays, 15 - 20 hrs
Viewing: Mondays to Fridays, 15 - 20 hrs
No. 10, Mobini Alley, South Mofateh Street
ولی ما اهرامی بر جای نمی گذاریم
فرشاد خواجه نصیری
آنا دات
حامد دهقان
جولیا کریسپیانی و گلرخ نفیسی
ژان- باتیست گان
فرناز غلامی
استر مرینرو
گپس کیوریتوریال
در راستای سمپوزیوم کیوریتوریال تهران #۲
۱۴ دی ۱۳۹۷ - ۲۳ فروردین ۱۳۹۸
بازدید روزهای دوشنبه تا جمعه، ساعت ۱۵ - ۲۰
آدرس: خیابان شهید مفتح جنوبی، کوچه مبینی، پلاک ۱۰
Anna Dot
دست ناپیدا گریبان می کشد - من پی دست و گریبان می روم (part of Molavi’s poetry),
دست ناپیدا گریبان می کشد - من پی دست و گریبان می روم (part of Molavi’s poetry),
Performance, handwriting on printed map, 2018
آنادات
«دست ناپیدا گریبان می کشد- من پی دست و گریبان می روم»، پرفورمنس و دست نوشته روی نقشه، ۱۳۹۷
این اثر منشعب از تأملی است براینکه چگونه یک مکان (محلبرگزارینمایشگاه) میتواند با یک رویداد سازگار شود. در طول زمان به واسطه فعالیتهایی درزمینه ساختن، واساختن، و نوساختن، معنای این فضا روزآمد شده است. هنرمند در گفتگو با افراد به جمعآوری اطلاعات از تغییراتی که در طول سالهای گذشته در این فضا روی داده پرداخته وآنها راثبت کرده است. این اثر شامل مجموعهای از پرفورمنسهایی است که در طول برگزاری سمپوزیوم روی داد. درعین حال، نتایج بررسی و فعالیتهای هنرمند نیز دراین اتاق به نمایش درآمده است. عنواناثر، برگرفته از گفتگوی هنرمند با صاحب ساختمان است.
This work departs from a reflection on how a place (the exhibition space) can adapt to a certain event. Through a series of acts: building, un-building, and rebuilding across time, the meaning of the space has been updated. By interviewing people and documenting the collected evidences, the artist has registered the changes that have been made in this specific space throughout the years. The work consists of a set of performances that took place during the symposium. As a result the outcome of researches and conversations are presented inside one of the rooms in the same building. The title of the work is selected from an interview that the artist has conducted with the owner of the building.
Farshad Xajehnassiri
Displaced
Sound installation, 2018
فرشادخواجهنصیری
جابهجا
چیدمانصوتی، ۱۳۹۷
گذار پیشروی فضا دراستفاده ازفن آوری، فکراصلی این چیدمان صوتی است. این اثر در بخش تابستان نشین ساختمان کار گذاشته شدهاست که درمعماری سنتی ایران برای خنک کردن به کار میرفته است. سروصدایی که از فضای بیرون به گوش میرسد روایتی از صداهای ضبط شده محیطی است که بیننده را به اتاقی که چیدمان درآن است هدایت کرده و با یک بلندگو در برابر یک پنکه روبرو میکند: برگردان فضا به رویدادهای مصوت، اکنون بیاعتنا به زمان.
The transition in approaching the space to the use of technology is the core idea of this sound installation. This piece is located inside the "summertime space" of the building, which used to operate as a cooling system in traditional Iranian architect. The noises that could be heard from outside the building suggest a kind of a narration to invite the audience to find a room wherein a loudspeaker is facing a cooling fan to echo the recorded sounds: a translation of space to sonic events, now apathetic to time.
حامددهقان
گیاه مکان
گیاه مکان
چیدمان (گیاه، خاک و فلز)، ۱۳۹۷
Hamed Dehqan
Plant-Place
Installation (plants, soil, metal), 2018
گیاه-مکان پیشا-سازه ای است برای درکِ شکل گیریِ روابط و ساختارهای زیستی تازه در بستر طبیعت؛ و تجسمی است از راز آمیزی نهفته در آن. جایی که گیاه، خاک و فلز تحت شرایط غیر طبیعی بر ابداع، تخریب و بازآفرینی یک شبه ساختار، با یکدیگر در رابطه اند.
Plant-Place, is a pre-structure for understanding the formation of new relationships and life structures within the natural world. It is presented symbolically as an incarnation of the inner hidden mystery in living beings. ‘Plant, soil and metal’ are set in an unusual condition to present notions of formation, destruction and reinvention in relationship with a structure.
گلرخنفیسیوجولیاکریسپیانی
خطابه ای علیه نوستالژی
دوازده پرچم چاپ شده ، اجرا ده دقیقه، ۱۳۹۷
Giulia Crispiani & Golrokh Nafisi
A Manifesto Against Nostalgia
Twelve printed flags, performance (10’), 2018
خطابه ای علیه نوستالژی حاصل مکالمه ای طولانی مدت میان جولیا کریسپیانی و گلرخ نفیسی است که در غالب بیانیه ای در روز گشایش نمایشگاه با همراهی ویژه ی سه کَرنا نواز استان گیلان اجرا شد. کَرنا، ساز کهن ایرانی است که در زمان های گذشته برای اعلان خبر برای عموم در میادین شهر نواخته می شد و بعدها در آیین های مذهبی و سنتی ایران جایگاه ویژه ای یافت. در ادامه ی این اعلان عمومی، دوازده پرچم با نوشته هایی از این بیانیه تکه دوزی شده بر آنها ، در مدت زمان برگزاری نمایشگاه به دیوار آویخته ماند.
A Manifesto Against Nostalgia, is a reflection on a long term conversation between Giulia Crispiani and Golrokh Nafisi, that is materialised in a proclamative performance and twelve handmade flags. Composed of twelve statements this manifesto was announced in its entirety both in Farsi and English with a special accompaniment of three Karna players from the Gilan province in north of Iran. Karna, a traditional Iranian instrument, was originally used for public announcements, and later was adopted for theatre and festival performances. Following the first performative announcement of the manifesto by the artists on the opening reception of the exhibition, twelve handmade flags of each section of the manifesto have remained on the walls of the building.
جان-باتیستگان
دن کیشوت دلامانچا نجیبزاده مبتکر
چیدمان نوری, ۱۳۹۷
Jean-Baptiste Gaane
El ingenioso hidalgo don Quijote de la Mancha
El ingenioso hidalgo don Quijote de la Mancha
Light installation, 2018
ژان- باتیست گان کتاب دن کیشوت را به شکل یک چیدمان نوری با ضربههای نورانی کد مورس ارائه می دهد. این پنجاه و چهار خوانش که بیشتر در شب قابل رؤیت است، بخش بالای ساختمان را به شکل یک فانوس دریایی در میآورد که سیگنالهای بلند و کوتاه میفرستد. نخستین رمان بزرگ غرب متجدد بدین شکل باسرعتِ زندگیایکه در تهران در جریان است خوانده میشود. نورهای قرمز مانند ضربان نامنظم قلب روشن میشوند تا یک قصه ماجراجویانه تخیلیِ فهم ناپذیر را نمایان کنند.
Jean- Baptiste Ganne presents a reading of the entirety of Cervantès' Don Quixot in Morse code in the shape of a light installation. Visible for the most part at night, this approximately fifty-four reading turns the top of the place into a lighthouse emitting long and short signals. Western modernity's first great novel is thus read at the very speed of the life taking place around in the city of Tehran. The red flashes light up like an irregular heart beat for all the Dulcineas to be found, counting out the incomprehensible tale of dreamed adventures.
Farnaz Gholami
Dripping
Painting installation, 2018
No. 10
Photo etching, 2018
فرنازغلامی
چک چکه
چک چکه
چیدمان نقاشی، ۱۳۹۷
شماره ۱۰
تیزابکاری (اچینگ)، ۱۳۹۷
فرناز غلامی برای این نمایشگاه دو اثر مرتبط را ارائه می کندکه به صورت مجزا تولید شدهاند اما در گفت و گو با یکدیگر هستند: یک مجموعه چاپ و سه پارچه نقاشی شده. هر دو اثر با به یاد آوردن آنچه فراموش شده است، که مفهومی کلیدی در اثر اوست، تولید شدهاند. در عین حال هر دو اثر لایه های تدریجی تاریخ ذخیره شده در فضایی که پیش تر به عنوان پارکینگ استفاده شده را نگاه داشته.
For this exhibition, Farnaz Gholami is presenting two interconnected works that have been conceived separately but are in conversation: a series of prints and three painted sheets of fabric. Both works operate by remembering what is forgotten, which is a key concept of her practice. At the same time, they celebrate the gradual layers of history stored upon what it used be as a parking space.
استرمرینرو
فاصله میان من و تو(امروز تنها میتواند با پیکسل اندازهگیری شود)
چیدمان ویدیویی، چاپ روی بالش، ۱۳۹۷
Esther Merinero
La distancia entre tu y yo (can only be measured in pixels now) / the distance between you and I
(ahora solo se puede medir en pixeles)
Video Installation, printed fabrics on cushion, 2018
چیدمان استر مرینرو شامل ویدیویی به همراه یکسری بالش میباشد. ویدیو در حین سفر هنرمند از دبی به تانزانیا از پنجره هواپیما گرفته شده است. برای طراحی چیدمان، هنرمند روی ویدئو به اندازهای زوم کرده که به شکل پیکسل درآمده است. این پیکسلها برروی بالشهای مکعب شکل، سهبعدی میشوند. به تدریج از تصویر دور شده، دراطراف اتاق پراکنده میشوند و به شکل مجموعهای از مجسمههای نسبتا انتزاعی در میآیند که میتوان روی آنها به تماشای ویدیو نشست. این اثر قابل گستردن وخود-ارجاع است و ناممکنی ایجاد ارتباط در جهانی که به شدت تحت فرمان فنآوری است را بررسی میکند. گویی بازیابی کامل تجربه یک فرد به کوچکترین ذرههایش واسازی میشود.
This installation includes a video and several cushions. The video was taken by the artist during her travel from Dubai to Tanzania and it shows her view from the plane’s window. The installation includes an alteration that she has made to this video by zooming-in and deconstructing the image to the extent that it has changed into small element. The created pixels are translated into three dimensional sculptures in cubic shapes as cushions to be used by the public for seating places. This work explores the paradoxes of affection and the relations between things in today’s world that is extremely mediated by technology.